آدمبرفیهایی که شاید روحمان را بخورند!
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۴۵۳۴۰
برف این روزها گیلانیها را یاد سال ۸۳ انداخته و خاطراتش را با رگههای طنز میگویند؛ برفی که شروعش با روزهای سفید و آدمبرفیهای کنار گذر بود اما به روزهای سیاه یک فاجعه ترسناک ختم شد.
به گزارش ایسنا، متن پیش رو یادداشت «مجله مهر» برای روزهای سیاه و سفید زمستان است که در ادامه میتوانید بخوانید: «…ولی عجیبترین خاطرهای که از برف سال ۸۳ رشت دارم اینه که داشتم توی کوچه همقد با طبقه دوم یه ساختمون قدم میزدم تا اینکه یکی اومد بهم گفت: آقا لطفاً از اونور برو، داری روی ماشین من راه میری…»
یک کاربر شبکه اجتماعی خاطره بالا را نوشته و کلی کاربر دیگر هم پای این خاطره نشستهاند به نقل خاطراتشان از برف آن سال رشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دانشمندها میگویند این روش خودکار مغز است برای بقا! مغز سعی میکند در بازیابی خاطره از یک واقعه تلخ، این بار از زاویههای شاد و طنز به ماجرا نگاه کند. این یکی از ترفندهای مغز است برای اینکه خاطرات تلخ روح آدم را نخورند.
موتورهای جستوجو و پایگاههای محلی و غیررسمی خبری اما چیز دیگری میگویند. از دیروز و پریروز که خیلی از مردم کشور هوای برفی شهرشان را نفس کشیدند، حال و هوای گیلانیها انگار با اهالی بقیه شهرها فرق دارد؛ این را از کانالها و پایگاههای خبری محلی میشود فهمید. پایگاههایی که تیتر یکهایشان حول این سوال میچرخد: «آیا برف سال ۸۳ در رشت تکرار میشود؟»
اگر میخواهید بدانید که ترس از تکرار برف سال ۸۳ در بین مردم گیلان چهقدر جدی است، بد نیست نگاهی به اخبار سال ۸۵ این استان بیندازید.
زمستان سال ۱۳۸۵ وقتی آسمان گیلان دوباره سرخ شده بود و نمنمِ برف داشت شروع میشد، مردم مثل مار گزیدههایی که حالا ریسمان سیاه و سفید دیدهاند، به فروشگاههای مواد غذایی و نانواییها سرازیر شدند؛ طوری که در عرض یکی دو روز، به نقل از منابع محلی، مایحتاج اولیه در فروشگاههای نقاط مختلف گیلان پیدا نمیشد! این ماجرا را میتوانید لا به لای اخبار سال ۱۳۸۵ و اطلاعرسانیهای شهرداری و ارگانهای مختلف استان پیدا کنید که اعلام کردند بارش برف این سال بیخطر است تا مردم با یادآوری زمستان سال ۸۳ وحشتزده نشوند.
روایتها از برف سال ۱۳۸۳ بسیار زیاد و شگفتآور است. رشت، از سال ۷۹ برف به آسمانش ندیده بود. نوزدهم بهمن ۸۳ وقتی اولین دانههای برف از آسمان رشت شروع به باریدن کردند، شور و حال عجیبی را با خود به شهر آوردند.
مردم کم کم شال و کلاه و دستکشهایشان که سالها کنج گنجههای خاک میخورد را بیرون میآوردند و آدم برفیها کنار گذرها پا میگرفتند. روز دوم برف اما پاروها از گوشه و کنار انباریها بیرون کشیده شدند تا بار سنگین روی سقفها را سبک کنند و شب سوم برف، دیگر ترس و نگرانی در چهره مردم دیده میشد.
وقتی بالاخره بارش برف قطع شد، آمارها خبر از خرابی هزاران واحد مسکونی و تجاری در نقاط مختلف گیلان میدادند. ارتفاع برف در نقاط مختلف این استان از ۲ و نیم متر تا ۶ متر گزارش شده بود و مردم مجبور بودند در کوچهها و خیابانهای باریک از روی سقف خودروهای در برف مدفون شده حرکت کنند. مردم محلی هنوز وقت یادآوری آن سال، با نگرانی میگویند که اگر بارش برف یک روز دیگر ادامه پیدا میکرد، بسیاری از شهرهای گیلان زیر برف مدفون میشدند.
اما آنچه در این ماجرا قابل بررسی است، نه صرفاً یک واقعه طبیعی بلکه یک رخداد اجتماعی است. گزارشهای مختلفی از همدلی مردم در کمکرسانی به خصوص در روز اول بارش سنگین برف در دست است اما هر چه به روزهای بحرانیتر نزدیک میشویم، رنگ بعضی گزارشهای مردمی تغییر میکند؛ از اختلاف و مشاجره همسایهها بر سر برفریزی در حیاط خانه یکدیگر تا جر و بحثها در صفهای چند صد نفری نانواییها و اتفاقاتی از این دست.
قطع شدن برق و گاز کم کم باعث شده بود که دیگر نان هم به راحتی از تنور نانواییها درنیاید و مردمی که دسترسی به نیازهای اولیه زندگی ندارند و درگیر بحران شدهاند، گاهی با هم درگیر شوند و کار به مشاجره برسد.
هشتاد و چند سال اگر تقویم را از آن روزهای سخت مردم گیلان عقب ببریم، به برف سال ۱۳۰۰ همان منطقه میرسیم که در ارتفاعات تالش، داشت «میرزا کوچک خان» و «گائوک آلمانی» را زمینگیر میکرد؛ میرزا کوچکی که در کلام مردم محلی آخر اسمش «خان» داشت و تا چند وقت پیش از آن، دست قزاق و بیگانه به پر شالش هم نمیرسید و دورش پر از اسلحه به دست و دلاور بود، حالا همراه آلمانیاش را روی دوش گرفته بود و در سفیدی برف فرو میرفت.
آخرین دستنوشتهای که از میرزا کوچک خان به جا مانده، نامهای است که در آن از پشت کردن برخی همراهانش گله کرده و دلش از برخی کسان که میتوانستند شانه به شانهاش باشند اما شاخ به شاخش شدهاند، پر بوده است.
حالا، چه برف آذر ۱۳۰۰ باشد، چه برف بهمن ۱۳۸۳ و چه برف اسفند ۱۴۰۲، آنچه از بازخوانی تاریخ در اندازههای مختلف روابط اجتماعی آدمها با هم برمیآید این است که برفها آب میشوند و خاطراتاند که میمانند؛ خاطراتی که بعدها در شبکههای اجتماعی خنده میگیرند، در سایتهای خبری از مشاجره همسایهها میگویند یا دستنوشتهای ناامید از یک سردار جنگاور میشوند که از یاران نیمهراهش گله میکند. مهم این است که بعد از آب شدن برفها «گائوک آلمانی» باشیم یا «قزاق رضاخان».
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: گیلان میرزاکوچک خان رشت تالش قزاق رضاخان مجلس شورای اسلامی جنگ غزه آمريكا اسراییل برف سال سال ۸۳
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۴۵۳۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تابستان پرسروصدای نونیز: مقصد شاید بارسلونا
به گزارش ورزش سه، داروین نونیز پس از حذف کردن تمام عکس های مربوط به باشگاه لیورپول در صفحه اینستاگرامش، در شب یکشنبه گمانهزنیها را در مورد آیندهاش به حداکثر افزایش داد.
این بازیکن ۲۴ ساله ۱۸ گل در تمامی رقابتها به ثمر رسانده اما به دلیل تصمیمات عجیب و غریب در مقابل دروازه همواره مورد انتقادات کارشناسان و هواداران لیورپول نیز قرار داشته است.
ما در پایان دومین فصلی به سر میبریم که نونیز با قراردادی گران قیمت (۸۵ میلیون پوند) از بنفیکا به لیورپول آمد و او در آن زمان آقای گل لیگ پرتغال بود و به نظر میرسید انتقال او از پرتغال به آنفیلد، پاسخی به قرارداد گران قیمت منچسترسیتی با ارلینگ هالند است. اما حالا در شرایطی که هنوز ۴ سال از قرارداد داروین با لیورپول باقی مانده، صحبتهایی جدی در مورد جدایی و انتقالش به بارسلونا به گوش میرسد.
نونیز بازیکنی با خصوصیاتی ویژه و شاید استثنایی در سطح جهان است و شاید بشود او را یکی از پر جنب و جوشترین مهاجمان دنیا قلمداد کرد. با این حال مشکل از دست دادن فرصت های ساده گل در مقابل دروازه چیزی نیست که هواداران متعصب باشگاهی ساده از آن بگذرند.
با این حال این نگرانی وجود دارد که سال دوم او، آخرین فصل نونیز در آنفیلد باشد چرا که اواخر دیشب همه دنیا متوجه شدند که ملی پوش اروگوئهای تمام تصاویر بازی خود برای لیورپول را از صفحه رسمی اینستاگرامش حذف کرده است و تنها چیزی که باقی مانده تصاویر خانوادگی و عکس های او برای بازی در بنفیکا و تیم ملی اروگوئه است که قبلا در اینستاگرام منتشر کرده بود.
نونیز در ۲ بازی آخر لیورپول در لیگ برتر به عنوان تعویضی بازی کرده و در ۱۱ بازی اخیر خود فقط یک گل به ثمر رسانده است؛ چیزی که انتقادات را به او افزایش داد فرصتی بود که او در بازی مقابل اورتون از دست داد تا شاگردان کلوپ برتری ۲ بر صفر را با تساوی ۲-۲ عوض کنند و عملا از کورس قهرمانی لیگ برتر انگلیس کنار بروند.
در آن روز جیمی کرگر مفسر اسکای از دست دادم این فرصت را غیرقابل بخشش توصیف کرد و در مورد اینکه آیا نونیز انتخاب مناسبی برای لیورپول بوده یا نه، با تردید صحبت کرد!
کرگر درباره این اتفاق گفت: شانسی که نونیز از دست میدهد، در این سطح غیرقابل بخشش است و وقتی لیورپول به دنبال قهرمانی است به بازیکنی نیاز دارد که این توپها را وارد دروازه کند. شما در خط حمله خود به مردی نیاز دارید که در الدترافورد، در گودیسون پارک و در برگامو گل بزند. آن هم در این زمان از فصل که هیچ ثانیهای برای تلف کردن وجود ندارد. امروز اکتبر یا نوامبر نیست این به معنای پایان کسب و کار شماست.
کرگر در ادامه گفت: او چیزهای زیادی دارد که ما دوست داریم و برای تیم میدود، موقعیت ایجاد میکند، گل های عجیب و غریب میزند و پاس گل میدهد اما همه خوش بینیها در مورد پیشرفت روز به روز او حالا با شک و تردید همراه شده است. این در ابتدای فصل بود که گمان میکردیم داروین در مسیر پیشرفت است اما این روند اکنون متوقف شده است.
کلوپ سرمربی لیورپول در حال جدایی از جمع قرمزهاست. او روز گذشته سعی کرد از نونیز تمجید کند و بنا بر این پاس گل از دست رفته او به دلیل آفساید در مقابل تاتنهام را برجسته کرد اما شاید گرمای کاتالونیا برای نونیز حال و هوای بهتری داشته باشد به خصوص که بزرگترین حامی او در حال ترک باشگاه است.